کام و زبانه کردن (رُ فُ تَ) با اسکنه جایی در چوب پیدا کردن و چوبی سرپهن و تیز در میان آن جا فروبردن. آنجای را کام و آن چوب نهاده را زبانه گویند. (یادداشت مؤلف) ادامه... با اسکنه جایی در چوب پیدا کردن و چوبی سرپهن و تیز در میان آن جا فروبردن. آنجای را کام و آن چوب نهاده را زبانه گویند. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا